علمدار کربلا

  • خانه 
  • یقه مان را میگیرند اگر آرمان های شهدا یادمان برود ماتم گرفت حال و هوای مدینه را اربعین مرثیه سلبریتی ها پرندگان حرام گوشت و حکم نماز با پر این پرندگان شایعه کور شدن  نوزاد دراثر فلش دوربین شایعه حدیث پیامبر درباره آداب ماه صفر متن شایعه کما بامصرف همزمان ال دی ومفنامیک اسید پاسخ به شایعه حقوق بالای ناظران کشتارگاه رضایت به آرایش همسر 

به سبک شهدا

03 تیر 1397 توسط فائزه غفاري

#عاشقانه_شہدا ?
بهش گفتم:
توی راه که بر می گردی،
یه خورده کاهو و سبزی بخر.
گفت:
من سرم خیلی شلوغه.
می ترسم یادم بره.
رو یه تیکه کاغذ ? هر چی میخوای
بنویس، بهم بده.

همان موقع داشت جیبش را
خالی می کرد.
یک دفترچه یادداشت?و یک خودکار ?
در آورد گذاشت زمین.
برداشتمشان تا چیزهایی را که
میخواستم، تویش بنویسم.

یک دفعه بهم گفت:
ننویسی ها! ? ?

جا خوردم! ?
نگاهش که کردم، به نظرم کمی
عصبانی شده بود!

گفتم:
مگه چی شده ? ؟

گفت:
اون خودکاری که دستته،
مال بیت الماله!

گفتم:
من که نمیخوام باهاش کتاب بنویسم! ?
دو سه تا کلمه بیشتر نیست!☹️

گفت:
نه!?

#شهیدمهدےباڪرے ?

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: بیت المال شهدا شهید مهدی باکری

موضوعات: دلنوشته شهدایی, تلنگر, تبلیغ لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

علمدار کربلا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • شبهه
  • احکام
  • اشعار مذهبی
  • بدون موضوع
  • تبلیغ
  • تفسیر
  • تقویم
  • تلنگر
  • حجاب
  • حدیث
  • خاطرات جبهه
  • داستان
  • دانستنی
  • دلنوشته
  • دلنوشته شهدایی
  • سخنان ناب
  • سیاسی
  • طب اسلامی
  • فرهنگی
  • معرفی کتاب
  • منبر کوتاه
  • نهج البلاغه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس